حتماً براتون پیش اومده که کاری رو شروع کردید، اما اونطوری که دوست داشتید پیش نرفته و وسط راه بیخیالش شدید. مثلاً یادگیری ریاضیات، موسیقی یا یک زبان برنامهنویسی. بعد هم به خودتون گفتید: «من استعداد یا توانایی یاد گرفتنش رو ندارم.»
(بیشتر…)دسته: زندگی روزمره
-
زیبایی در نقص: نگاهی به فلسفهی وابیسابی
اگر شما هم مثل من در مسیر کشف، کنترل و رهایی از کمالگرایی هستید، آشنا شدن با فلسفهی وابیسابی (Wabi-sabi) خالی از لطف نیست.
وابیسابی یک فلسفهی زیباییشناسی ژاپنی است که زیبایی را در ناپایداری، سادگی و نقص میبیند. در نگاه وابیسابی، طبیعت و هر چیز طبیعی، بهطور ذاتی ناقص و ناپایدار است — مثل چوبی کهنه، برگی خشکشده یا فنجانی ترکخورده.
هیچ چیز واقعاً کامل نیست، و درست از دل همین ناکاملیها، زیبایی متولد میشود.سه اصل اساسی وابیسابی عبارتاند از:
- سادگی (Simplicity) – زیبایی در بیپیرایگی و سادگی.
- ناپایداری (Impermanence) – پذیرش گذر زمان و تغییر.
- نقص (Imperfection) – ارزش قایل شدن برای غیرکامل بودن.
پیام وابیسابی ساده است:
طبیعت کامل نیست — پس همینطور که هست، بپذیرش و دوستش داشته باش. -
همین الان انجامش بده، زمان از دست میره!
مدت زیادی از آخرین پست وبلاگم میگذره. شاید اگر بگم سرم شلوغ بوده، وقت نکردم یا اتفاقات سختی افتاده، همهش درست باشه.
اما در عین درست بودن، واقعیت اینه که اینا فقط بهانهست. ریشهی اصلی، بدون شک، اهمالکاریه — یکی از جنبههای پنهان کمالگرایی که قبلاً هم دربارهش صحبت کردیم.
خلاصهی کلام: بهتره همین الان انجامش بدی، نه وقتی که فکر میکنی “زمان مناسب” میرسه؛ چون زمان مناسب همین الانه و خودش بهوجود نمیاد.
وقتی بهونهها رو کنار بذاری و دست از تعلل برداری، تازه میفهمی که همین لحظه چقدر میتونه عالی باشه.
-
یک جنبه محدود کننده دیگر از کمال گرایی
یکی دیگه از جنبه های محدود کننده کمال گرایی، اینه که پیش نیازهای انجام یک کار رو برات بیش از حد بزرگ می کنه. بذارید مثال خودم رو بزنم در همین لحظه، از دیشب می خواستم پست وبلاگ رو بذارم، منتها دوتا مانع بزرگ برام می ساخت که واقعا بزرگ نبود.یکی رو توی پست قبلی بهتون گفتم، باید مطلب خیلی خفن بذاری.
یکی از اینکه حتما باید پای سیستم باشی و روی براوزر یا ورد مطلب رو بنویسم.
که خب، من الان بر هر دوشون غلبه کردم، در واقع اصلا مانعی نبود، فقط ذهن من اون رو ساخته بود.
برای اینکه بدونید، من این پست رو با گوشی دارم می نویسم در حالی که منتظرم که برم سوار هواپیما شم.
-
نوشتن سادهست، اما ذهنم سختش میکنه
یکی دیگه از مسایلی که کمالگرایی در طی مسیر برای ما ایجاد میکنه و باید اعتراف کنم درگیرشم نداشتن استمرار هست. یعنی علیرغم اینکه موفق شدم یه کار رو ساده شروع کنم، اما در استمرار، همچنان کمالگرایی خودش رو نشون میده.
مثالش همین نوشتن برای وبلاگ هست. علیرغم اینکه میدونم نوشتن یه پست برای وبلاگ کمتر از ۱۵ دقیقه ازم وقت میگیره، اما بهانههای مختلفی سر راه میاد: «این چیزی که میخوای بنویسی اونقدرها ارزش نداره»، «این یه مطلب معمولیه» و مواردی از این دست.
در حالی که واقعاً اینطور نیست و فقط ذهن کمالگرا داره کار رو سخت میکنه با دلایل کمالگرایانهای مثل: «الان آماده نوشتن نیستی، بذار بعداً»، «با این وضعیت خوب درنمیاد، ولش کن»، «الان وقتش نیست، باید یه وقت خاص شروع کنی».
البته، همواره دلیل استمرار نداشتن کمالگرایی نیست. گاهی ممکنه به دلایل دیگهای مثل نبود برنامهریزی، خستگی ذهنی و مواردی از این دست باشه.
شما هم با چنین حالتهایی روبهرو شدید؟
-
مدتی این مثنوی تأخیر شد
با فهمیدن مسیله، نصف مسیر حل اون طی میشه. این یعنی حداقل میدونی که یه مسیلهای وجود داره. کمالگرایی یکی از اون مسایلیه که ممکنه ما ازش رنج ببریم، اما نمیدونم چرا، تا زمانی که متوجه نشیم، اصلاً حس نمیکنیم که داریم باهاش زندگی میکنیم. توی این پست میخوام برگردم به روزی که فهمیدم این مسیله در من وجود داره.
(بیشتر…) -
کمالگرایی، دشمن شروع!
کمالگرایی باعث میشه اونقدر درگیر فکرهای بیپایان شروع بشید که اصلاً ادامه ندید. دقیقاً همون چیزی که من رو مدتها از نوشتن دور کرده بود؛ باید مطالب خیلی خوبی داشته باشی، باید وبلاگت یونیک باشه و کلی “باید” دیگه که در نهایت منجر به اهمالکاری میشه و انجامش نمیدی.
(بیشتر…)
اهمالکاری به معنی تنبلی نیست، به این معنیه که کار رو میذاری برای بعد، وقتی که یه فرصت مناسب پیش بیاد؛ و خب، معلوم نیست اون فرصت کی قراره از راه برسه. -
شروعی ساده برای مسیری جدید: وبلاگنویسی در ۳۴ سالگی
امروز تولد ۳۴ سالگی منه و تصمیم گرفتم یکی از علاقههام رو دنبال کنم: وبلاگنویسی. اگر ازم بپرسن برنامهات برای سال جدید چیه، خیلی ساده جواب میدم: “رهایی از کمالگرایی.” تصمیم گرفتم کمالگرایی رو کمکم کنار بذارم و به جاش، روی عملگرایی تمرکز کنم.
(بیشتر…)